شاخص توده بدنی یا Body WEIGHT Index که گاهی به اختصار به آن شاخص BMI هم میگویند، فاکتوری است برای اندازهگیری میزان لاغری و چاقی افراد. این فاکتور از دو عدد به دست میآید. جرم یا وزن بدن و قد.
همین حالا شاخص BMI خود را حساب کنید
محاسبه BMI - شاخص توده بدنی
برای محاسبه BMI لازم است که وزن خود به کیلوگرم و قد خود به متر را بدانید. فرمول محاسبه Bmi بسیار ساده است. قد خود را در خودش ضرب میکنید و سپس وزن خود را بر عدد حاصل تقسیم میکنید.
برای مثال اگر کسی 2 متر قد و 100 کیلو وزن داشته باشد، از تقسیم 100 بر 2 ضرب در 2 (یعنی 100 تقسیم بر 4) به عدد 25 میرسد.
اگر این محاسبات برایتان دشوار باشد، باز هم ایرادی ندارد. میتوانید به یک جدول محاسبه BMI مراجعه کنید و با یافتن قد و وزن خود روی این جدول به عدد BMI خود پی ببرید.
یک روش راحتتر برای محاسبه BMI این است که با ماشینحساب وزن خود را دو بار بر قد خود تقسیم کنید. مثلا شخصی با وزن 60 و قد 170، یک بار وزن خود را بر 1.7 تقسیم میکند و به عدد 35.3 میرسد. سپس دوباره این عدد را بر 1.7 تقسیم میکند. حاصل یعنی عدد 20.8 نشاندهنده شاخص BMI او است.
شاخص BMI چه چیزی را نشان میدهد؟
گفتیم که محاسبه BMI برای اندازهگیری میزان چاقی و لاغری افراد به کار میرود. البته به وضوح این روش دقیق نیست و خطا دارد که بعدها مفصلا در مورد ایرادات آن صحبت خواهیم کرد.
با این وجود این شاخص یک درک کلی به شما میدهد که آیا بیش از اندازه چاق یا بیش از حد لاغر هستید یا خیر.
مثلا از شما میپرسند که فردی با وزن 65 کیلوگرم چاق است یا لاغر. اولین سوال این است که در مقابل چه قدی؟ این وزن برای کسی با قد 1.9 متر خیلی کم و برای شخصی با قد 1.5 متر خیلی زیاد است. برای این که بتوانیم درک درستی میان قد و وزن افراد برقرار کنیم، از شاخص توده بدنی یا محاسبه BMI استفاده میکنیم.
این عدد افراد را به چهار دسته تقسیم میکند:
- بیش از حد لاغر: کسانی که شاخص کمتر از 18.5 داشته باشند بیش از اندازه لاغر هستند.
- نرمال: از 18.5 تا 25 نرمال به حساب میآیند.
- اضافهوزن: از 25 تا 30 اضافه وزن دارند.
- چاق: از 30 به بالا در این معیار چاق است.
در معیاری دیگر میشود جزئیتر به این شاخص نگاه کرد:
جدول محاسبه BMI و شاخص توده بدنی
BMI تا | BMI از | وضعیت بدنی |
15 | – | لاغری به شدت بغرنج |
16 | 15 | لاغری بغرنج |
18.5 | 16 | دارای کمبود وزن |
25 | 18.5 | وزن طبیعی |
30 | 25 | دارای اضافه وزن |
35 | 30 | کلاس یک چاقی (ملایم) |
40 | 35 | کلاس دو چاقی (شدید) |
45 | 40 | کلاس سه چاقی (بغرنج) |
50 | 45 | کلاس چهار چاقی (به شدت بغرنج) |
60 | 50 | کلاس پنج چاقی (ابرچاقی) |
– | 60 | کلاس شش چاقی (ابرچاقی شدید) |
دقت کنید که این اعداد، به شدت دقیق نیستند. یعنی ممکن است فردی با شاخص BMI برابر با 27 وزن طبیعی داشته باشد و شخصی دیگر با شاخص 23 به رژیم برای آب کردن چربی نیازمند شود. اما ممکن نیست که با شاخص برابر با 50، در واقعیت بیش از اندازه لاغر باشد.
برای همین به کمک این معیار میتوانید درک کلی از وضعیت بدن خود پیدا کنید. هرچند که با این روش تشخیص قطعی صورت نمیگیرد و در صورت مشاهده چاقی شدید، باید برای تشخیص به یک متخصص مراجعه کنید.
در نهایت این شاخص به شما کمک میکند که برای مراجعه به متخصص یک معیار کلی داشته باشید. به خصوص اگر در جایگاه کمبود وزن یا اضافه وزن قرار میگیرید.
شاخص توده بدنی یا محاسبه BMI برای کودکان
به دو دلیل کودکان و نوجوانان (2 تا 20 سال)نباید از شاخص معمولی برای محاسبه BMI استفاده کنند.
دلیل اول تفاوت بدنی این گروه نسبت به بزرگسالان است. یعنی فردی 15 ساله اگر همان قد و وزن یک فرد 25 ساله را داشته باشد، ممکن است شرایطش با او یکسان نباشد.
دلیل دوم حساسیت بالای کودکان به خصوص زیر 10 سال نسبت به خودتشخیصی، خوددرمانی و تجویزهای خودسر است. مثلا اگر سر خود تشخیص بدهید کودک 4 ساله شما چاق است و غذایش را به شکلی غیر اصولی کم کنید، آسیبهای وارده میتواند بیاندازه جدیتر و خطرناکتر باشد.
برای این که تشخیص دقیقتر باشد، معمولا شاخص را با شاخص کودکان دیگر در همان سن و جنس مقایسه میکنند. به این ترتیب که تشخیص داده میشود کودک شما در چه صدکی قرار دارد، سپس چاقی یا لاغری او را به قضاوت میگذارند.
برای مثال دختران 12 تا 16 سال نسبت به پسران هم سن خود حدود 1 واحد BMI بالاتری دارند.
دختران به طور معمول زودتر از پسران به بلوغ میرسند.
به این ترتیب در تشخیص شاخص توده بدنی کودک دو عامل مهم جنسیت و سن هم وارد میشود. دو کودک 4 و 14 ساله با BMI مساوی قطعا وضعیت بدنی یکسان ندارند.
تاکید میکنیم که موضوع را برای کودکان جدیتر بگیرید و از خوددرمانی (اگر متخصص نیستید) برای آنها خودداری کنید.
برای افراد بالغ در آمریکا برای این شاخص برای دو گروه زنان و مردان و نیز سنین مختلف، جدول متفاوتی وجود دارد. این جدول قابل اعتمادتر از داشتن یک جدول کلی برای تمام افراد خواهد بود.
ارتباط شاخص BMI با سلامتی
در مورد تاثیر داشتن یک شاخص متعادل بر سلامتی افراد، مطالعات فراوانی وجود دارد. نتیجه تحقیقات نشان میدهد که قرارگرفتن در گروهی که اضافه وزن دارند، یا چاق هستند، به شکلی معنادار شانس مرگ زودرس و ابتلا به برخی بیماریها را افزایش میدهد:
-
بیماریهای قلبی و عروقی
-
بیماریهای مرتبط با کیسه صفرا
-
دیابت نوع دو
-
فشار خون
-
آرتروز
-
حمله قلبی
-
برخی از انواع سرطان مثل سرطان سینه
در گروهی که هرگز در زندگی خود سیگار نمیکشند، مرگ و میر زودرس در گروه چاق تا 50 درصد نسبت به افرادی با وزن متعادل افزایش پیدا میکند.
همچنین لاغری بیش از اندازه هم میتواند خطرناک باشد. لاغری شدید حتی ممکن است بیشتر از چاقی سلامتی فرد را به خطر بیندازد.
نکته بسیار مهم این است که هر فرد باید از قد و وزن خود اطلاع داشته باشد. عدم آگاهی نسبت به وزن باعث میشود که افراد نتوانند تغییرات وزن خود را بررسی کنند، در نتیجه متوجه نخواهند شد که کدام تغییرات در زندگیشان مثبت و کدام تغییرات منفی بودهاند.
شاخص توده بدنی یا محاسبه BMI در برنامهریزی سلامتی
کشورهای مختلف با در نظر گرفتن قد و وزن افراد به یک شاخص برای اندازهگیری وضعیت سلامتی کشور دست پیدا میکنند. مثلا متوجه میشوند که آیا کشوری چاق دارند یا نه.
همچنین در بسیاری از موارد، وقتی سیاستی برای سلامت عمومی اجرا میشود، توده بدنی یکی از مهمترین متریکهایی است که تاثیر برنامه با آن سنجیده میشود.
برای مثال در شرایطی مثل تورم یا کمبود کالاهای اساسی، دولتها به کمک این شاخص میتوانند تغییر کالری دریافتی مردم را اندازهگیری و برای جبران آن برنامهریزی کنند.
سازمان جهانی سلامتی WHO از دهه 1980 از شاخص BMI به عنوان شاخصی برای ثبت چاقی در جهان استفاده میکند.
برای مثال کویت (بعد از جزایر کوک، تونگا و ساموئا) چاقترین کشور جهان است. ایالات متحده با شاخص 28.8 در جایگاه هفدهم قرار میگیرد. ایران با شاخص 26.2 اوضاع نسبتا خوبی دارد و 82مین کشور چاق دنیا است.
کامرون، تایلند، کره جنوبی، کره شمالی، ژاپن و هند در فهرست کشورهایی با BMI زیر 25 قرار میگیرند.
دو نکته جالب در رنکینگ کشورهای چاق به چشم میخورد. اول این که 67% درصد کشورهای جهان BMI بیشتر از 25 دارند.
نکته جالب دیگر این است که کشوری با شاخص کمتر از 21 وجود ندارد.
از کنار هم قرار دادن آمار و اطلاعات مرتبط با چاقی میشود نتیجه گرفت که جهان به سمت چاق شدن در حرکت است.
به طور میانگین در جهان چاقی برای مردان شایعتر است تا زنان. هرچند در برخی کشورهای توسعهیافته مثل آلمان، کانادا، لهستان، ایتالیا، هلند، فرانسه، ژاپن و کره این روند برعکس است و زنان به طور میانگین چاقتر از مردان هستند.
در اختیار داشتن کالری فراوان و ارزان (البته بدون ارزش غذایی کافی مثل آرد سفید و شکر) باعث شده است که امروزه حتی کشورها و جوامع فقیر هم با وجود فقرغذایی، در خطر چاقی قرار بگیرند.
کشورها معمولا با داشتن برنامه آموزشی، فرهنگسازی، تشویق مردم به اتخاذ رژیمهای غذایی اصولی و نیز تلاش برای افزایش فعالیت بدنی افراد میکوشند که شاخص توده بدنی را به دامنه استاندارد برسانند. ژاپن از جمله موفقترین کشورها در این برنامه بوده است.
خطای اندازهگیری در محاسبه BMI شاخص توده بدنی
گفتیم که این روش ایراداتی هم دارد. معمولا شاخص BMI برای افراد بلند قد، به میزان ده درصد آنها را چاقتر از واقعیت نشان میدهد. همچنین برای افراد کوتاه قد این شاخص ممکن است آنها را به میزان ده درصد لاغرتر از چیزی که هستند گزارش کند.
به بیان دیگر ممکن است فردی کوتاه قد با وجود داشتن چربی اضافه، شاخصی نرمال پیدا کند یا فردی بلند قد با وجود این که وزنی نرمال دارد، در این معیار چاق به نظر برسد.
این مشکل برای دو نفر با قد و وزن مساوی، اما اندام درشت یا ریز هم وجود دارد. یعنی مثلا دو مرد با قد 1.8 و وزن 70 کیلوگرم الزاما در یک شرایط بدنی مساوی قرار ندارند. یکی از این دو فرد ممکن است اندامی درشتتر داشته باشد و دیگری اندامی ریزنقش.
یک مسئله دیگر در مورد افراد مسن پیش میآید. با بالا رفتن سن، بدون آن که وزن فرد تغییر کند، با تغییر در میزان قد افراد شاخص آنها افزایش پیدا میکند. افراد مسن معمولا شاهد کاهش قد خود هستند.
برای همین متخصصین معمولا بعد از محاسبه سرانگشتی، با توجه به قد افراد BMI را تصحیح میکنند.
بعضی از افراد بجای استفاده از فرمول سادهای که در بالا معرفی کردیم، ترجیح میدهند وزن فرد تقسیمبر «قد به توان 2.5» را در 1.3 ضرب کنند. برای مثال فردی با قد 1.8 و وزن 72 کیلوگرم با فرمول ساده به شاخص 22.2 میرسد. با این فرمول BMI برابری او با عدد 21.53 میرسد. همانطور که مشاهده میکنید تفاوت بین دو فرمول ناچیز است.
تفاوت میان عضله و چربی در شاخص BMI
تصور کنید فردی با قد 1.8 موفق میشود 10 کیلوگرم چربی از دست بدهد و در مقابل 10 کیلو عضله بسازد. اگر تصویر این فرد قبل و بعد از این دوره را کنار هم بگذاریم، به وضوح میتوانیم روند پیشرفت او را مشاهده کنیم.
اما شاخص BMI برای این فرد هیچ تغییری نخواهد کرد. مهمترین مشکل این شاخص همین است که نمیتواند تمایز میان چربی و عضله را تشخیص دهد.
برای مثال دو فرد با قد و وزن مساوی که یکی اندامی عضلانی دارد و دیگری چربی اضافه، به شاخصی مساوی میرسند. در حالی که وضعیت بدنی این دو فرد یکسان نیست.
همچنین اگر فردی دارای اضافه وزن به خاطر رژیم نادرست و نداشتن تحرک کافی دچار عضلهسوزی شود، شاخص BMI او بهبود پیدا میکند!
امروزه متخصصین باور دارند که این شاخص BMI بیشتر از آن که بتواند چاقی را تشخیص دهد، قادر است چاق نبودن افراد را مشخص کند. یعنی فردی که در این معیار در گروه چاق قرار نمیگیرد، با احتمال زیاد واقعا چاق نیست. اما کسی که با این معیار چاق گزارش میشود، ممکن است واقعا چاق نباشد.
به خصوص ورزشکارانی که درصد چربی بدنشان زیر 15% باشد، اگر اندامی عضلانی داشته باشند ممکن است چاق تشخیص داده شوند. زیرا این شاخص متوجه نمیشود که وزن اضافه به خاطر عضلات است نه چربی اضافه.
برای مثال شاخص BMI برای رونی کلمن بالای 40 است و در این معیار خیلی چاق به حساب میآید. در حالی که وزن اضافه بدن او از عضلاتش میآید و نه از چربی.
تشخیص دقیق چاقی با محاسبه شاخص BMI
گفتیم که شاخص BMI به شما کمک میکند که یک درک کلی از وزن و میزان چاقی یا لاغری خود داشته باشید. اما این معیار به هیچ عنوان دقیق نیست.
مثلا فردی با BMI برابر با 21 اگر دستانی لاغر، پاهایی غیرعضلانی و شکمی نسبتا برآمده داشته باشد در گروه وزن طبیعی قرار نمیگیرد.
چنین فردی درست است که عدد وزنش نسبتا خوب است (مثلا 70 کیلو برای قد 180) اما باید رژیم غذایی خود را اصلاح کند تا بتواند شکمش را آب کند و بجای آن کمی عضله بسازد. او به یک برنامه تمرین هم محتاج است.
برای تشخیص دقیقتر لازم است درصد چربی بدن توسط متخصص شناسایی و با ترسیم دقیق ترکیب بدنی، چاق یا لاغر بودن آنها تشخیص داده شود.
معمولا برای تشخیص چاقی، متخصص از اطلاعات بیشتری استفاده میکند. مواردی مثل دور کمر، دور مچ و دور گردن به او کمک میکند که بفهمد آیا با این قد و وزن، شرایط فرد طبیعی است یا خیر.